دربازیهای لیگ جهانی زمانی که تواناییهای تیمها و بازیکنان نخبه را مشاهده کردم موردی به چشم من خورد و باعث شد که به این موضوع برسم که تواناییهای بازیکنان باعث بوجود امدن یک تاکتیک در تیم و یک سلاح برای بردن حریفان می شود.
جند مثال میزنم که این موارد میتوانند الگوهای مناسبی برای بیان اظهاراتم باشند:
بنام خدا
الگو برداری از توانایی های تکنیکی و تاکتیکی نخبه های جهان
دربازیهای لیگ جهانی زمانی که تواناییهای تیمها و بازیکنان نخبه را مشاهده کردم موردی به چشم من خورد و باعث شد که به این موضوع برسم که تواناییهای بازیکنان باعث بوجود امدن یک تاکتیک در تیم و یک سلاح برای بردن حریفان می شود.
جند مثال میزنم که این موارد میتوانند الگوهای مناسبی برای بیان اظهاراتم باشند:
ابتدا تیم برزیل و بازیکن سرعتی زن این تیم لوکاس و پاسور این تیم رزنده.این بازیکنان به سطحی از آمادگی تکنیکی و روحی رسیده اند در زمانی که توپهای دریافتی و یا توپهای توپگیری شده روی خط یک سوم می رسید پاسور تیم براحتی می توانست به لوکاس بریده و یا کوتاه پشت پاس دهد.واین بستگی به درخواست پاس ازسوی لوکاس داشت . این میتواند یک سلاح وبه عبارت بهتریک تاکتیک کشنده برای شکست دادن هر تیمی باشد.و یا تغییر تاکتیکی که ازتیم برزیل در بازی دوم مشاهده کردم از نزدیک پی به تواناییهای تیم برزیل در والیبال جهان بردم.در بازی اول برزیل تاکتیک حمله خود را روی پاسهای سرعتی قرار داده بود و با توجه به داشتن بازیکنانی چون لوکاس و سیدائو این تاکتیک تقریبا موفق بود ولی ایراد آن زمانی نمایان شد که در لحظات حساس بازی وقتی به این نیاز شد که بازیکنان قدرتی زن تیم توپهای حساس را تبدیل به پوئن کنند دچار اشتباهات فراوانی شدند و ما توانستیم بر بازی مسلط شویم و بازی را به نفع خود به پایان برسانیم.ولی در بازی دوم تیم برزیل تغییر تاکتیک داد و از همان ابتدا با ارسال پاس به مناطق 2 و 4 نبض بازی را در دست گرفت و دو ست اول بازی را براحتی پیروز شدند و در کل تقسیم پاس منطقی در طول بازی داشتند و این نشان از قدرت بالای تاکتیکی تیم برزیل داشت.
نه تنها تیم برزیل بلکه تیم ایران هم دارای تاکتیکهای قدرتمندی برای رویارویی با حریفان دارد که به نظر من باید از آنها یاد کنیم و تواناییهای انفرادی و تیمی خودمان را مد نظر قرار داده و به عنوان یک الگوی مناسب برای نشان دادن به نسلهای آینده از انها استفاده کنیم و همگی با هم تلاش کنیم تا بتوانیم تعداد این بازیکنان را افزایش دهیم بازیکنانی مثل شهرام محمودی با سرعتی که در حمله دارد و تواناییهایی که در بازی کردن با انواع توپهای ارسالی از سوی پاسور تیم و علاوه بر آن سرعت بازیی که ما در طول این چند سال در والیبال خود می بینیم میتواند الگوی مناسبی برای کار کردن و پیشرفت باشد.زمانی صحبت از این بود که ما در برابر سرعت بازی تیمهای کره و چین و ژاپن مشکل داریم ولی در سالهای اخیر نه تنها آنها بلکه سایر تیمهای جهان در برابر سرعت بازی ما به مشکل خورده اند و حتی تیمی مثل برزیل در برابر سرعت بازی ما توان مقابله نداشت وبا توپهای دریافتی روی خط یک سوم ما دفاع کاملی در مناطق 2 و 4 نمیتوانست شکل دهد و دفاعهای دو نفره آنها تقریبا ناقص بود.و یا بازیکنی مثل محمد موسوی که توانایی زیادی در حملات سرعتی دارد که میتواند با سرعت خود دفاع وسط حریف را گول زده و توپ را در مناطقی که دفاع حریف جا مانده است ضربه بزند و همچنین توانایی او در خواندن ذهن و دست پاسور و گامهای سریع او به طرفین در دفاع باعث شده تا از او یک بازیکن جهانی در سطح بالا بسازد و یا پاسور تیم ما که همگان به هوش و ذکاوت این بازیکن ایمان دارند توانسته با انجام کارهای غیر ممکنی که فقط از سعید معروف بر می آید خود را به عنوان بهترین پاسور جهان به همگان معرفی کند.
سایر بازیکنان تیم ملی هم تواناییهای فردی بسیار دارند که وقتی در غالب کارهای تاکتیکی تیم قرار می گیرند باعث در هم شکستن حریفان روبرو شده اند.تواناییهای ما در زدن سرویس نیز میتواند یک سلاح خوب برای شکست دادن حریفان ما باشد که به نحو احسن از آن استفاده می کنیم.
حال با داشتن این توانایی ها و همچنین داشتن استعدادهای بالقوه ای که در سطح کشور داریم به نظر من وظیفه مربیان ماست که با شناخت این تواناییها و الگو برداری از آنها تلاش کنند که بتوانیم تعداد بیشتری از این قبیل بازیکنان در سطح کشور داشته باشیم.می دانم که ممکن است در سطح جهان امثال معروف ،محمودی ،موسوی ،تشکری ،غلامی ،ظریف و ... که تواناییهای منحصر به فردی دارند کم باشد و یا اصلا وجود نداشته باشد ولی می توانیم با الگو برداری صحیح از روشی که آنها پیش گرفته اند و به موفقیت رسیده اند بازیکنانی تربیت کنیم و بسازیم که از لحاظ تکنیکی بتوانند راه آنها را پیش بگیرند و در آینده شاهد موفقیت این دست از بازیکنان در سطح جهانی باشیم.
اگر بازیکنی در تیم برزیل یا روسیه و یا دیگر تیمهای مطرح جهان سرعت پاس و سرعت دست شهرام محمودی را داشت شاید براحتی همه ما در مورد آن صحبت می کردیم و او را به بازیکنان جوان خود نشان می دادیم پس چرا حالا که همچین بازیکنی که در کشور خودمان پرورش یافته را به عنوان یک الگوی خوب به نوجوانان و جوانان خود نشان ندهیم؟چرا تلاش نکنیم که تعداد محمودی ها و موسوی ها و معروف ها بیشتر شوند ؟
دوباره تکرار می کنم شاید این دست از بازیکنان نخبه هایی باشند که در هیچ جای جهان مثل آنها نتوانیم پیدا کنیم ولی می توانیم بازیکنانی تربیت کنیم که در مسیری که آنها به موفقیت رسیده اند گام بردارند و ممکن است بعد از مدتی همین بازیکنان جوان در آینده به توانایی های منحصر به فردی مانند این بازیکنان بزرگ برسند.
ساختن بازیکنان نوجوان و جوان با شناخت توانایی های آنها و ایده های جدید می تواند به رشد والیبال ما بیشتر کمک کند.
در حقیقت با نوشتن این چند سطر به دنبال این بودم که برداشتهای خود از این مسابقات را با شما دوستان به اشتراک بگذارم و همگی با هم بتوانیم در راه درستی برای موفقیت والیبال کشور گام برداریم و علاقمند به دانستن و شنیدن برداشتهای شما از این مسابقات هستم . و در اینجا لازم می دانم از بازیکنان تیم ملی که نامی از آنها نیاورده ام و مطمئنا هیچ کس منکر توانایی های فنی آنها نیست عذرخواهی کنم و هدفم از نام بردن اسامی بازیکنان بیشتر برای توضیح دادن بهتر و درک بهتر برداشتهای خودم بوده است .
جا دارد از همه کسانی که این شرایط را مهیا کرده اند ( بازیکنان , مربیان , فدراسیون والیبال و ... ) که ما بتوانیم چنین بازیهایی را در کشور خود از نزدیک مشاهده کنیم تشکر کنم و شاید آرزوی همه اعضای خانواده والیبال بود که بتوانند شاهد موفقیت تیم ملی کشورمان و تماشای بازیهای آنها از نزدیک در این سطح از جهان باشیم . آرزویی که به حقیقت پیوست
volleyball novin javan