اول : برد شیرین ایران برابر لهستان را به همه مخصوصا شیرمردان والیبال ایران تبریک میگویم.
از کاپیتان معروف ، رفتار حرفه ای و باقی قضایا!
اول : برد شیرین ایران برابر لهستان را به همه مخصوصا شیرمردان والیبال ایران تبریک میگویم.
دوم: والیبال ایران نشان داده در بالاترین سطح دنیا از نظر فنی ایستاده است. این را هم گروه بندی و رنکینگمان ثابت می کند و هم نوار انشاالله قطع نشدنی پیروزی های اخیرمان برابر بهترین تیم های دنیا.
سوم: متناسب با رشد فنی والیبال ، لازم است مسایل دیگری همپای آن رشد کنند تا فرهنگ والیبالیمان نزذیک شود به تیم هایی که دهه ها پیش از ما در صدر والیبال دنیا ایستاده بودند. این موضوع، یعنی حرفه ای شدن همه جانبه رفتار بازیکنان ، مربی ، مسئولان، برگزارکتتدگان و در آخر تماشاگران ما ، اصلا در والیبال امروز ما دیده نمی شود و متاسفانه یاعث می شود چهره کاریکاتورواری از والیبال ایران به دنیا ارائه شود که اصلا و ابدا در شان ایران نیست. مثال می زنم ، صبر داشته باشید!
چهارم: مثالها:
1- بازیکنان و مربی:
کاپیتان یک تیم کیست؟ معیارهای انتخایش چیست؟ جه نقشی در یک تیم دارد؟
شک ندارم که سغید معروف یکی از یاهوش ترین و خلاق ترین پاسورهای حال حاضر دنیاست. به عنوان یک کاپیتان مقبول است و همیشه در نشست های خبری حرف های متناسب و حرفه ای می زند. اما.... اما... کاپیتان را در زیر تور چه می شود؟!!! چرا در هر بازی باید شاهد صحنه زشت تذکر داور به معروف باشیم؟ آیا وظیفه کاپیتان جز این است که حتی در بدترین شرایط وقتی شیطنتها و جنگ روانی حتی از جانب تیم حریف آغاز می شود ، ارام کننده شرایط باشد؟ چرا معروف بالعکس اولین کسی است که خودش را در دام چنین رفتار های غبر حرفه ای می اندازد؟ سرمریی ما این رفتار ها را نمی بیند؟ چرا تذکری به دنبال ندارد؟ آیا معروف علیزغم تذکر کواچ به رفتار غیرحرفه ایش ادامه می دهد؟ این چه معنی برای یک تیم دارد؟ آیا دیروز شاهد حرکت ناشایست معروف در برابر چشمان کواچ به داور مسابقه نبودیم؟
حرکت غبر حرفه ای دیگر به نظرم نوع شادی های برخی بازیکنان است که قظعا نادرست و ناشایست نیست اما در برابر دیدگان دنیا جای اما و اگر دارد. آیا یکی از بازیکنان ما اجباری دارد که بعد از هر امتیاز هم تیمی خود را ببوسد؟! البته این رفتار کاملا در فرهنگ ما جاافتاده و نشان از صمیمیت دارد اماممکن ا ست در یک آوردگاه جهانی با دیده تمسخر و تردید به آن نگاه شود و اصلا چه اصزاری است؟!!! سری که درد نمی کند دستمال نمی بندند!!
2- برگزارکنندگان:
در این مورد دیگر مثالها آنقدر زیاد است که مثنوی هفناد من می شود : از عدم حضور بانوان در ورزشگاه که ضربه ای به حیثیت و چهره بین المللی ایران است ، تا عدم پخش سرود ملی کشورها ، تا کندی و اشکالات وحشتناک ویدیو چک و نداشتن امکانات نمازخانه در ورزشگاه و چه و چه و چه!
3- تماشاگران:
از خضور پرشور تماشاگران ایرانی در این مسابقات نباید به سادگی گذشت در جایی که مسئولان گاه والیبال را فراموش می کنند ، تماشاکران حضور دارند تا حمایت همه جانبه خود را نشان دهند اما آیا نمی شود این فرهنگ هواداری را به نخو احسن مدیریت کرد؟ مثلا نمی شود این بوقهای گوش خراش را با دیگر روشهای تشویق جایگزین کرد؟ ایا از بازیکنان خوبمان پزسیده ایم که سر و صذای ناهنجار سالن تمرکز انها را به هم می زند یا نه؟ آیا 1.2.3 گفتنها به ضرر ماست یا به سوذمان؟!
القصه ، سخن کوتاه باید. والسلام!
دوم: والیبال ایران نشان داده در بالاترین سطح دنیا از نظر فنی ایستاده است. این را هم گروه بندی و رنکینگمان ثابت می کند و هم نوار انشاالله قطع نشدنی پیروزی های اخیرمان برابر بهترین تیم های دنیا.
سوم: متناسب با رشد فنی والیبال ، لازم است مسایل دیگری همپای آن رشد کنند تا فرهنگ والیبالیمان نزذیک شود به تیم هایی که دهه ها پیش از ما در صدر والیبال دنیا ایستاده بودند. این موضوع، یعنی حرفه ای شدن همه جانبه رفتار بازیکنان ، مربی ، مسئولان، برگزارکتتدگان و در آخر تماشاگران ما ، اصلا در والیبال امروز ما دیده نمی شود و متاسفانه یاعث می شود چهره کاریکاتورواری از والیبال ایران به دنیا ارائه شود که اصلا و ابدا در شان ایران نیست. مثال می زنم ، صبر داشته باشید!
چهارم: مثالها:
1- بازیکنان و مربی:
کاپیتان یک تیم کیست؟ معیارهای انتخایش چیست؟ جه نقشی در یک تیم دارد؟
شک ندارم که سغید معروف یکی از یاهوش ترین و خلاق ترین پاسورهای حال حاضر دنیاست. به عنوان یک کاپیتان مقبول است و همیشه در نشست های خبری حرف های متناسب و حرفه ای می زند. اما.... اما... کاپیتان را در زیر تور چه می شود؟!!! چرا در هر بازی باید شاهد صحنه زشت تذکر داور به معروف باشیم؟ آیا وظیفه کاپیتان جز این است که حتی در بدترین شرایط وقتی شیطنتها و جنگ روانی حتی از جانب تیم حریف آغاز می شود ، ارام کننده شرایط باشد؟ چرا معروف بالعکس اولین کسی است که خودش را در دام چنین رفتار های غبر حرفه ای می اندازد؟ سرمریی ما این رفتار ها را نمی بیند؟ چرا تذکری به دنبال ندارد؟ آیا معروف علیزغم تذکر کواچ به رفتار غیرحرفه ایش ادامه می دهد؟ این چه معنی برای یک تیم دارد؟ آیا دیروز شاهد حرکت ناشایست معروف در برابر چشمان کواچ به داور مسابقه نبودیم؟
حرکت غبر حرفه ای دیگر به نظرم نوع شادی های برخی بازیکنان است که قظعا نادرست و ناشایست نیست اما در برابر دیدگان دنیا جای اما و اگر دارد. آیا یکی از بازیکنان ما اجباری دارد که بعد از هر امتیاز هم تیمی خود را ببوسد؟! البته این رفتار کاملا در فرهنگ ما جاافتاده و نشان از صمیمیت دارد اماممکن ا ست در یک آوردگاه جهانی با دیده تمسخر و تردید به آن نگاه شود و اصلا چه اصزاری است؟!!! سری که درد نمی کند دستمال نمی بندند!!
2- برگزارکنندگان:
در این مورد دیگر مثالها آنقدر زیاد است که مثنوی هفناد من می شود : از عدم حضور بانوان در ورزشگاه که ضربه ای به حیثیت و چهره بین المللی ایران است ، تا عدم پخش سرود ملی کشورها ، تا کندی و اشکالات وحشتناک ویدیو چک و نداشتن امکانات نمازخانه در ورزشگاه و چه و چه و چه!
3- تماشاگران:
از خضور پرشور تماشاگران ایرانی در این مسابقات نباید به سادگی گذشت در جایی که مسئولان گاه والیبال را فراموش می کنند ، تماشاکران حضور دارند تا حمایت همه جانبه خود را نشان دهند اما آیا نمی شود این فرهنگ هواداری را به نخو احسن مدیریت کرد؟ مثلا نمی شود این بوقهای گوش خراش را با دیگر روشهای تشویق جایگزین کرد؟ ایا از بازیکنان خوبمان پزسیده ایم که سر و صذای ناهنجار سالن تمرکز انها را به هم می زند یا نه؟ آیا 1.2.3 گفتنها به ضرر ماست یا به سوذمان؟!
القصه ، سخن کوتاه باید. والسلام!